یه خواهربزرگ تر از خودم داشتم اسمش صبا بود ؛
بابام میگفت باید زود شوهر کنه .. مامانم میگفت باید گلدوزی یاد بگیره .. داداشم میگفت نزارین بره خونهی دوستاش ..
یه خواهربزرگ تر از خودم داشتم اسمش صبا بود ؛
بابام میگفت باید زود شوهر کنه .. مامانم میگفت باید گلدوزی یاد بگیره .. داداشم میگفت نزارین بره خونهی دوستاش ..
تعداد صفحات : -1